گلاب برویِ همه !
داستان از آنجا آغاز میشود که عدّهای میخواهند خود را از مردم ببرّند، بکنند، و جدا کنند. چرا؟ چون میخواهند بگویند ما برتر هستیم. ما تافتهای جدا بافته از مردمِ معمولی (عوام) هستیم، و دامانِ ما پاک تر از بقیه و خونمان رنگینتر از دیگران است. از این رو چیزهایی برایِ خود اختراع میکنند تا خود را از این زندگیِ زمینی مجزا کنند ! میگویند ما روحانی هستیم، عالم هستیم، قدّیس هستیم، و آخرین و با نفوذترین آن اینکه میگویند ما رسول هستیم !
دلم برایتان بگوید که همه و همه اینها چون به واقعیتِ زندگیشان بنگرید، زمینیِ زمینی هستند. میخورند، میآشامند، و م ی ر ی ن ن د !
چه چیز در زمینی بودن هست که اینها با اینگونه جعلیات میخواهند خود را جداکرده و دیگران (عوام) را وادار کنند تا آن داشته زمینیِ خود را به این آقایان بدهند؟ این داشته زمینی ، بر اساسِ کشفیاتِ فرهنگِ ایران، همانا جان و مال ِ انسانها (عوام) بوده و هست. آنها میخواهند که عوام کار کنند و حاصلِ دست رنجِ خود را به ثمنِ بخسِ آخرت به این مفتخورها بدهند، و هر زمان و هر جای که اینان خود را در خطر دیدند، عوام آماده باشند تا جانِ خود را فدا کنند.
این یعنی که، تنها چیزِ زمینیِ مقّدسی که کاسهٔ و کوزه این بساطِ کلاشی را بر هم میزند، همان قداست و پاسداریِ از جان و خردِ بر آمده از آن است و نه هیچ تقدّسِ دیگر.
این است که روحانیون، قدیسین، علما و رسولان را زمینگیر میکند و خلعِ سلاح مینماید.
پس تنها باید بر جان و خرد درود فرستاد و نه هیچ چیزِ دیگر.
نوشتههایِ مرتبط:
- چند جمله نغز از عبید زاکانی – فرهنگِ ایرانی
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- چرا ما برای هزاران نفری از بزرگمردان که «برای شک کردن به اسلام»، شهید شده اند و می شوند، سوگیادی برپا نمی کنیم؟
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- سلب مرجعیت ازگذشته
- ای مردمِ ایران … ! خود را به دستِ خود به هلاکت نیافکنید !
- اکثرداستانهای ایرانی فلسفی هستند و دارای فلسفه بزرگی هم هستند
- مسئله جان (۰) – طرحِ پرسش
- یکپارچگی در به هم آمیختن و تار و پود شدن همه مردم ایران با هم است
- آخوندها، روشنفکران، اصطلاحات مدرن و اسلامهای راستین
- آزردن هر جانی بدترین گناه است
- در کشور دروغها و فریبها زندگی جهنم است
- دشمن کیست؟
- ستار بهشتی، وبلاگ نویس در گورستان رباط کریم دفن شد
- مساله احترام به عقایدِ اسلامیِ آخوندها
- قاعده بازی را باید عوض کرد
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- جهانِ مهر: جهانِ مبتنی بر پیوندِ جانها
- بازی باید بهم بخورد
بازتاب: « چرا دزدان ، معابد میسازند ؟ » | کورمالی