نقل به مضمون از جمالی درباره بندهش (اسطوره) ی سیاوش:
«آنکه دوزخ میسازد، نمیتواند بهشتی بیافریند !»
«آنکه پاداش و نتیجه ی عمل را از خودِ عمل جدا میکند و به بهشت در جهانِ آخرت (!) حواله میدهد ، آماده است تا برایِ توجیه رسیدن به هدفِ خویش اخلاق را قربانی کند !»
بر همین اساس، تاریخِ اسلام از همان ابتدا محکوم به پذیرشِ این پیوندِ ناگسستنیِ روحانیتِ (!) خویش و قربانی کردنِ اخلاق برایِ بردنِ همه به بهشت (!) است. این امر مختصِ اسلام نیست، و هرگونه ضّدِ دینی از جمله زرتشتیگری، یهودیت، مسیحیت، … را نیز شامل میشود. چرا که اینان پاداش و نتیجه عمل را از خودِ عمل میبُرّند و پاره میکنند. این نوع نگرشِ به عمل، موجبِ بسطِ این سر اندیشه میشود که : هدف وسیله را توجیه میکند (سیاست). اسمِ این را هم میگذارند حکمتِ الهی. با داشتنِ چنین دیدگاهی است که جهادِ مقدّس، قربانی کردن و بی ارزش کردنِ جان، توجیه میگردد.
از همان ابتدایِ اسلام، با حکمت است که استفاده از شمشیر و کشتارِ انسانها و مخالفان توجیه میگردد. و سر و کلهِ قاتلان و چاقوکشان و قمه بدستان در کنارِ آخوندها به تصویری پاک نشدنی در تاریخ و اسطوره تبدیل میگردد. ابراهیمِ چاقو به دست نمونه بارز و ایدهآلِ این پیوندِ ویرانگر در اسطورههایِ این ضّدِ دینها و ضّدِ فرهنگها است. ترکیبِ آرمانیِ روحانی (!) و قصاب ! کار تا بدان حد بالا میگیرد که از میانِ این لجنزار، عیدِ قربان زاده میشود !
ابراهیم خلیل الله، در حالِ سر بریدنِ پسرش اسماعیل با قمهای در دست !
نمونههایِ تاریخی بسیار اند، که همه و همه ریشه در همان بندادههایِ قربانیِ خونی دارند. کشتارِ مخالفانِ محمد ، تک به تک و با شمشیر با بیرحمیِ تمام در صدرِ اسلام، از نمونههایِ عملیِ این پیوندِ نامبارک هستند. و نتایجِ قبض و بسطِ این شریعتِ ضّدِ زندگی تا به کنون نیز امتداد مییابد و دامانِ تاریخ را رنگین میکند و به گند میکشد. بخصوص با گسترشِ آگاهی و امکاناتِ مدرن، دیگر پوشیدنِ این جنایات امکان پذیر نیست. حضورِ آخوندها در کنارِ لاتها و آدمکشان به شیوههایِ گوناگون در ۲۰۰ سالِ گذشته در ایران به ثبت رسیده است و پاک شدنی نیست.
عکسِ یادگاریِ آیت الله کاشانی ، سر شناسترین روحانیِ (!) زمانِ مصدق، با گنده لاتِ آن زمان شعبان جعفریِ بی مخ !
تا اسطورهِ ابراهیم و عیدِ قربان زنده است، قتلهایِ زنجیرهای همچنان ادامه خواهد یافت. و جانِ انسانهایِ بیشتری را به کامِ مرگ خواهد کشید. باید جان در پسِ ذهنِ همه مقدّس (گزند ناپذیر) شود تا بتوان جلو این وحشیگریها را گرفت.
به سیاوشی دیگر تشنه باید شد.
نوشتههایِ مرتبط:
- مردمِ مصر اسیرِ افکارِ خود خواهد شد !
- در ۲۰۰ سالِ گذشته، آخوندها همواره در رختخوابِ ایرانیان حضور بهم رسانده اند !
- آزادی، فقط از راه جنگ ملت با آخوند، بدست می آید
- در شکمِ روحانیون (!)، قدیسین (!)، علما (!) و رسولان (!)، هم باد، میپیچد !
- چند جمله نغز از عبید زاکانی – فرهنگِ ایرانی
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- چرا ما برای هزاران نفری از بزرگمردان که «برای شک کردن به اسلام»، شهید شده اند و می شوند، سوگیادی برپا نمی کنیم؟
- سلب مرجعیت ازگذشته
- ای مردمِ ایران … ! خود را به دستِ خود به هلاکت نیافکنید !
- عاشورای ِسیمرغی را به «حسین»، نسبت داده اند !
- مسئله جان (۰) – طرحِ پرسش
- آخوندها، روشنفکران، اصطلاحات مدرن و اسلامهای راستین
- آزردن هر جانی بدترین گناه است
- در کشور دروغها و فریبها زندگی جهنم است
- دشمن کیست؟
- مساله احترام به عقایدِ اسلامیِ آخوندها
- جهانِ مهر: جهانِ مبتنی بر پیوندِ جانها
- مسئله
با درود به جناب سیمرغ گرامی کم پیدا
ایکاش توضیحی در مورد افراد حاضر در عکس می دادید! مطلب بسیار عالی بود.
لایکلایک
درود بر شما یکنفرِ گرامی،
در خدمت هستم، گاهی اینجا گاهی آنجا، 🙂
.
با سپاس از دیدگاهِ سازنده ی شما.
برایِ هر عکس نوشتهای ، همانطور که میبینید ، اضافه شد.
لایکلایک
بازتاب: شرم (۲) – هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق | کورمالی
لات ها و انقلاب 57
لایکلایک
بازتاب: مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله | کورمالی
بازتاب: « کسانیکه به تماشای مجازات میروند » | کورمالی
بازتاب: « چرا دزدان ، معابد میسازند ؟ » | کورمالی
بازتاب: « چیز و قدرت » | کورمالی
بازتاب: « چرا ایران ، ملت برگزیده است ؟ » … « ایرانی شدن ، کار بسیار مشکلی است. ایرانی شدن ، کار خطرناکیست. » | کورمالی