خرد ، سرمایه فلسفی ایران
خرد ، شهرساز ، وشهرآراست
« جلد سوّم »
منوچهرجمالی
ISBN 1 899167 08 0, KURMALI PRESS LONDON, JANUARY 2010
-
چگونه با گستاخی ، درفرهنگ ایران « مهـر»، بر« ایمان »، اولوّیت یافت
-
درفرهنگ ایران ، حکومت وجامعه برپـایـه ِ «اولویت مهربرایمان » ، بنا میشود
جان ِ خرد افروز ِانسان فراسوی ُکفروایمانست
-
درفرهنگ ایران (دردین مردمی) فطرتِ انسان، فراسوی کفروایمانست
-
در« دین مردمی » آتش جان ، که خود را درخرد هرانسانی میافروزد اولویت برهرگونه « ایمانی = کفروایمان » دارد
درجمهوری ایرانی هرانسانی، مرجع هست
-
انسان ِفراخ وگستاخ وفرّخ یا انسان ِمرجع=انسانِ خودافروز=فرّخ
-
چگونه خدایان ِروشنی زندگی را درهمین گیتی، دوزخ میسازند
-
دوزخ،باز داشتن ِهسته ِزندگی(اخو) از«مرجع شدن= خودافروزشدن»هست
-
چراخدا ئیکه روشنائی به انسان وام میهد، وجود انسان را ، دوزخ میسازد؟
جمهوری ایرانی برپـایـه انسان ِگستاخ وفرّخ وفراخ وطـردِ انسان ِهبوطی وکـنود ومطیع
-
درفرهنگ ایران طبیعت انسان، گستاخ وفرّخ وفراخست
جمهوری ایرانی بـرتـصـویـرِ « انـسـان ِ کـلـیـدی » بـنیـاد میشود
-
انسان، کلیدِهمه بندها ست
درجمهوری ایرانی زندگی ، عـاریـتی نیست
-
« خرد » درفرهنگ ایران ننگ ازروشنی ِعاریتی دارد
-
ولی « الله » ، جهانی واجتماعی خلق میکند که همه چیزش، عاریتی است زندگی وعقل وروشنی وبینش انسان، همه،عاریتی است
-
انسان، دراسلام ، چون وجودی عاریتی است ، حق به خودش و بینش ازخودش وشادی ازخودش ندارد
-
ودراین اجتماع ،آنکه، به حدِ کمال ، روشنی وبینش ِعاریتی دارد مرجع ِاجتماع وحکومت میگردد
گـُستـاخـی یا اعـتماد ، به «جان وخرد ِ خود» درتحولات زمان ( روزگار)
-
از خدای ِزمان وزندگی ( رام ) درایران تا صاحب الزمان ، و اعتماد به او ومحوِاعتمادازخود(زشت شدن گستاخی)
جمهـوری ایـرانی و عـوام ِ سـکـولار !
-
روستائی احمق وشهری عاقل عــوام وبینش ِزمانی- حسی(سکولار)
-
هنگامی « خرد، برپایه حواس انسان» میاندیشد ، به « بینش زمانی، یا سکولار،یا اَوامی » میرسد
-
چرا« بینش زمانی» را که « بینش حسّی » باشد به «عوام ، یا به روستائیان ودهقانان » نسبت دادند؟
-
زرتشتیان به خرّمدینان، اوامیگان(عوامی) میگفتند
-
با تحقیر« عـوام » ،« خرد انسان »، تحقیرمیشد که از« بینشهای حسی –زمانی، یا سکولار » پیدایش می یابد
-
حاشا که خلق، کار برای خدا کنند تعظیم مصحف( قران) ، ازپی ِنقش طلاکنند این جامه حریرکه مخصوص کعبه است پوشند اگر به دیـر، به او اقتدا کنند مصحف ( قران) به زیرپای گذارند ازغرور دستارعقل ، ازسر جبریل ، واکنند صائب
جمهوری ایرانی و مسئله « امام زمان »
-
«امام زمان» و«سکولاریته» پشت وروی ِ یک سکه
-
اصطلاحات گوناگون درفرهنگ ایران برای «سکولار»
-
سکولار= زمانی ، زمانیان سکولار= اَوامی ، اَوامیگان ( عامی ، عوامی ) سکولار= سپنجی
-
درایران ، زرتشتیان( بهـدیـنان) برضدِ « خرّمدینان ِسکولار» بودند
جمهـوری ایـرانی و« مسـئله ضحاک »
-
ضحاک ، وجود ِجاندوستی که برای دست یافتن ِبه قدرت،جان آزار شد
-
چگونه خدا،اهریمن میشود ؟
-
چگونه« خوبی » ، دگردیسی به« بدی» می یابد ؟
-
چگونه مِهر، خـَشم (قهرودرشتی وتهدید) میشود؟
-
چگونه زندگی( ژی) ، ضد زندگی ( اژی، اژدها) میشود؟
-
چگونه «حکومتِ مهر» تبدیل به«حکومت قهروتهدید» میشود؟
-
چراهرقدرتی،خودرا«فراسوی تغییر» قرارمیدهد؟
افسانهِ مهر و واقعیتِ شـمشیر اسـطورهِ مهر و عِـلم ِشمشیر « دین ِمردمی »
-
چگونه فرهنگ ایران ، « سیاست» را، « جهان آرائی » میکند؟
-
ایرج ، نخستین شاه ایران ، که نماد « آرمان حکومت ایرانی» است یک تنه وبی سلاح وسپاه ، رویاروی سپاه کینه خواه ومسلح میایستد
چرا رنگ ســبـز ناگهان آتشفشانی ازاندیشه های مردمی را برانگیخت ؟
-
با « جمهوری ایرانی » فرهنگ ایرانی ، جانشین ِ« شریعت اسلامی» میشود
-
«ایرانی»، فرهنگِ جهانی ِمردمیست نه « ناسیونالیسم »
-
چگونه مسئله سکولاریته ، سه هزارسال پیش ، درایران طرح شد وچه فاجعه بزرگی را درایران به وجود آورد ؟
مقاومت وسرپیچی ِملت برشالودهِ خـردش
-
« چرا ، کاوه ، همه ملت میباشد ؟ »
-
این خرد انسانست که حقانیت به سرپیچی ازهرقدرتی را میدهد .
-
سرپیچی ازقدرت ، برپایه مشروعیت دینی، نابود سازنده ِ اصالت خرد درانسانست.
جنبش ِ « همیشه ازنـو، سـبزشـوی »
-
دربه هم جوشی ، جامعه ، خود جوش میشود وروشنی (=بینش ) ، ازخود ِجامعه میجوشد وجامعه ، خودش ، راه ِ خودش را میگشاید ودرمی یابد که نیازی به رهبری ندارد
-
« بازگشت مرجعیت وحاکمیت، به خود ِ جامعه » در« خود جوشی »
درجمهوری ایرانی انسان، « حق ، هست »
-
آزادی ، پیدایش ِ« حق » ازانسان و زدودن « تکلیف » ازاوست
-
درفرهنگ ایران حق، چگونه ازانسان، پیدایش مییابد
فرهنگ ایران بنیاد گذار« دین مردمی »
-
خرد بهمنی ، درهرانسانی ، واکنشی، رفتارنمیکند ، بلکه خودش، سرچشمه ِ نیکی میشود
-
انسان، ساخته واکنشها یش نیست بلکه از«آزادی درابتکاراتش»، پیدایش می یابد
« دیـن ِ مـردمـی » « هومانیسم ِایرانی »
-
فرهنگ ایران بنیادگذارِ« دین ِمردمی »است
-
« نباشد به جز مردمی ، دین ما »
جمهوری ایرانی، برشالوده ِخرد ِهنگام انـدیـش
-
خردِ هنگام اندیش ،خردِ خودجـوش است که برضد « خردِ پیشدان » میباشد
-
هنگام ،دهانهِ آتشفشان ِسیمرغ ِآزادی
-
هنگام ِازسرسبزوتازه شدن یافرشگرد
-
چرا « فیروزه » نشان پیروزی وفرشگرداست ؟
-
Res-publica
-
Ram = Publica
-
خُرّم ( hu-ram)، به معنای جامعه ایست که شادی وبینش، ازخردِبهمنی همه مردم، پیدایش یافته است
-
جشن دموکراسی درایران = جشن خرّم
-
« رَم » به معنای « همگانی وعموم ِمردم = publica» است
-
خرّم یا «هو+رم»، به معنایِ« publica-res » جمهوری هست
جمهوری ایرانی برپایه « خردِ شاد ِ انسان »
-
باازهم جداساختن خردازشادی حکومتِ انسان بـرانسان ازبین برده میشود
-
چوشادی بکاهد ، بکاهد روان خرد گردد اندرمیان ، ناتوان فردوسی
جمهوری ایرانی برشالودهِ « خـرد شـاد»
-
خـردِ شاد ، خـردِ نیرومند هست
-
خرد ِ خود جوش درانسان، بُن حکومت
-
خردی که ازآن شادی وروشنی میجوشد
-
خرد ِخود جوش انسان، یا « آسن خرد »
-
بهمن، که « شهرایـزد- خرد » است هم معمار ِشهر(شهرساز) و هم موءسس حکومت( شهرآرا) هست پس : خردبهمنی درهرانسانی هم اجتماعسازوهم« شهرآرا»هست
جمهوری ایرانی بر چگونه بینشی ازانسان پیدایش می یابد ؟ شناخت « هنگام » درتاریخ
-
برترین شناخت ، شناخت دگرگونه شدنیهاست
-
برترین شناخت ، شناخت ِ چیزهائیست که تغییرمی یابند
-
هرزمانی، هنگام تحول دادن گذشه به آینده است
حقوق بشروسکولاریته وآزادی فردی وجمهوریت را میتوان برتصویرانسان درفرهنگ ایران به دست آورد
-
اندیشیدن با خندیدن آغاز میشود
-
هستی یافتن ِدرگیتی، خندیدنست
-
پیوندِ شناخت وشادی درگوهرانسان
نوشتههایِ مرتبط:
- « معنای درست یلدا (ایل + دا) »
- دام حقیقت !
- کورمالی کردن در تاریکی (۲) – اصل بینش در فرهنگ ایران : جستجو در تاریکی
- پیوندِ ناگسستنی و هیاهو بر انگیزِ آخوندها ( = روحانیون ؟!) و لات ها، چقوکشان و قلدرها !
- مردمِ مصر اسیرِ افکارِ خود خواهد شد !
- در ۲۰۰ سالِ گذشته، آخوندها همواره در رختخوابِ ایرانیان حضور بهم رسانده اند !
- چند جمله نغز از عبید زاکانی – فرهنگِ ایرانی
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- سلب مرجعیت ازگذشته
- کار فلسفه، زایانیدن حقیقت از مردمست، نه آموختن حقیقت به مردم و تحمیل حقیقت خود به مردم
- عاشورای ِسیمرغی را به «حسین»، نسبت داده اند !
- اکثرداستانهای ایرانی فلسفی هستند و دارای فلسفه بزرگی هم هستند
- انسان باید در زندگی پهلوان باشد
- «سیمرغ گستردهپر»
- مسئله جان (۰) – طرحِ پرسش
- یکپارچگی در به هم آمیختن و تار و پود شدن همه مردم ایران با هم است
- آخوندها، روشنفکران، اصطلاحات مدرن و اسلامهای راستین
- فلسفه ایران روی کشاورزی بنا شده است
- آزردن هر جانی بدترین گناه است
- پاسخ به آرزویی دور امید به پرسشی نزدیک دارد (۱) – جمهوریِ ایرانی یا اسلامی ؟
- کورمالی کردن در تاریکی (۱)
- زال زر یا زرتشت یا خرافات موبدان
- دشمن کیست؟
- جنبشِ سبز ایران و زمستانِ اسلامی – عربی (بهارِ عربی)
- این یک «انقلاب» نبود، بلکه «قادسیه دوم» بود
- آنان که از ضحاک توقعی بجز بلعیده شدن دارند، سخت در اشتباه هستند
- ما به رفتاری پهلوانانه نیاز داریم
- مساله احترام به عقایدِ اسلامیِ آخوندها
- قاعده بازی را باید عوض کرد
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- تنها راویِ آفرینش، نیرنگ و مسلخِ غریزه
- آفرينش و اصالت زندگي
- جهانِ مهر: جهانِ مبتنی بر پیوندِ جانها
- بازی باید بهم بخورد
- مسئله
- درباره کورمالی
بازتاب: شرم (۲) – هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق | کورمالی
بازتاب: مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله | کورمالی
بازتاب: « خدائی که دیو ساخته میشود » | کورمالی
بازتاب: « مدرنیسم بر ضد اصالت – رابطه مفاهیم مُد و مُدرن با تصویر ماه ، در فرهنگ ایران – آنکه ایرانیست ، ملّی نیست » | کورمالی
بازتاب: « چرا ایران ، ملت برگزیده است ؟ » … « ایرانی شدن ، کار بسیار مشکلی است. ایرانی شدن ، کار خطرناکیست. » | کورمالی
بازتاب: دریغ است ایران که ویران شود | کورمالی