« با نرمش، مانندِ مار، دورِ همه مسائل پیچیدن و خزیدن، هیچ مسالهای را حل نمیکند. مردم، افکاری را دوست دارند که نرم نرمک دورِ هر مسالهای میپیچد و میخزد و خود را به آنها میمالد و آنها را با نرمیِ خود مینوازد، و بعد آهسته آنها را رها میکند. هیچ مسالهای نباید شکافته یا درهم فشرده شود. هیچ مسالهای نباید خاریده و آزرده یا ترکانیده بشود. مردم در چنین افکاری ، ترضیه میشوند، چون میانگارند که دستمالی کردنِ همه مسائل، حلِ همه مسائل است. جهان بینی، چیزی جز مالیدنِ دیده به همه مسائل نیست. در این افکار و عقاید و ایدئولوژیها ، انسان با همه مسائل آشنا میشود، ولی هیچکدام را نمیشناسد و در نمیابد. این افکار آنقدر نرمند که تیزیها و خشونتها و ناهمواریهایِ مسائل و واقعیات را برایِ خواننده نامحسوس و نامعلوم میسازند. خواننده یا مؤمن به آن ، فرا میگیرد که چگونه میتواند با نرمشِ خود، تیزیهایِ مسائل را حس نکند. و وقتی تیزیهایِ مسائل، دریافته نشد، آن مساله دیگر نیست و احتیاج به حل شدن ندارد. خواننده فرا میگیرد که با حرکاتِ لطیف و چابک و نرمِ خود، میتواند به همه مسائل و واقعیات و مشکلات نزدیک شود و همه را در آغوش بگیرد ولی از هیچکدام زخمی و جریحه دار نشود و او را به خارش نیندازد. »
منبع:
– منوچهر جمالی، از همه و از هیچ ، برگِ ۲۹، شرکتِ انتشاراتِ پارس، آمریکا، ۱۹۸۴، برگرفته از وبگاهِ فرهنگشهر، بخشِ کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- یکی آزمایش کن از روزگار
- استراتژیِ ایرانی
- اسارتِ همیشگی و هنوزه اساطیر و نقش اندیشیِ مردمِ ایران
- «گامى از اسطوره بـسـوى فـلـسـفـه : « ديالكتيكِ خيال و خرد »»
- خرد ، سرمایه فلسفی ایران – جلد سوّم – جـمهـوری ایـرانی
- دام حقیقت !
- مردمِ مصر اسیرِ افکارِ خود خواهد شد !
- آزادی، فقط از راه جنگ ملت با آخوند، بدست می آید
- رهبران جبهه ملی، مانند شاهی ها، همه «پراگماتیستهای تهی از فلسفه فرهنگ ایران» بودند [و هستند]
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- سلب مرجعیت ازگذشته
- اکثرداستانهای ایرانی فلسفی هستند و دارای فلسفه بزرگی هم هستند
- آخوندها، روشنفکران، اصطلاحات مدرن و اسلامهای راستین
- دشمن کیست؟
- این یک «انقلاب» نبود، بلکه «قادسیه دوم» بود
- آنان که از ضحاک توقعی بجز بلعیده شدن دارند، سخت در اشتباه هستند
- مساله احترام به عقایدِ اسلامیِ آخوندها
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- درباره کورمالی
بازتاب: شرم (۲) – هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق | کورمالی
بازتاب: سرنوشت تیتر دکترا در ایران | کورمالی
بازتاب: « برای شخم زدن باید آهسته بود » | کورمالی
بازتاب: « دکارت و کانت و هگل ایرانی » | کورمالی
بازتاب: « مدرنیسم بر ضد اصالت – رابطه مفاهیم مُد و مُدرن با تصویر ماه ، در فرهنگ ایران – آنکه ایرانیست ، ملّی نیست » | کورمالی
بازتاب: « دریافت داستانی ملّی » | کورمالی
بازتاب: دریغ است ایران که ویران شود | کورمالی