« تفکر بدونِ زبان ممکن نیست. ولی زبانی که فاقدِ خرافات باشد، وجود ندارد و نمیتوان آفرید. هر کلمهای در هر زبانی، تاریخی (و ماقبلِ تاریخی) از خرافات میباشد. ما در هر موضوعی میاندیشیم، باید در آغاز در خرافاتِ زبانی که در بحثِ آن موضوع بکار برده میشود، بیندیشیم. ولی باید از همان آغاز مطمئن بود که با تلاشهایِ خرافه زدایی نمیتوان بتدریج یا یکباره، خرافات را از کلمات زدود و کلماتِ خالص بدست آورد.
ما احتیاج به آن نداریم که از کلمات و مفاهیم و ساختمانِ عبارات، این خرافات را بکاهیم یا بزداییم، بلکه آگاهبودِ اینکه در هر کلمهای چقدر خرافاتست و کیفیتِ تأثیر آن خرافات و کمیتِ انحرافاتِ افکار در اثرِ این خرافات ، راهِ بهتری برایِ تفکر میباشد. حتی بهتر است که ما کلماتی با خرافاتِ مشخص بیافرینیم تا بتوانیم دقیقتر نتایجی که این کلمات در اثرِ خرافاتشان در انحرافِ افکار میدهند، مطالعه کنیم. دیگر نباید منتظرِ خرافاتِ ناخود آگاه و نامشخص شد، بلکه باید با خرافاتی که آگاهانه ساخته میشود، کار کرد. اراده به قبولِ یک خرافه آگاهانه برایِ تنظیمِ زندگانیِ فردی و اجتماعی و سیاسی و حقوقی خود بیشتر از ایمان به حقیقت (کلماتِ بدونِ خرافات) ارزش دارد. چنین کلماتی ، انسان ندارد تا خدایان، حقایقِ خالصِ خود را در آن بریزند. ما هیچگاه نخواهیم توانست خرافات را در اصطلاحاتِ خود ترک کنیم یا بزداییم. پس بهتر است که خرافاتی را که با آن خواهیم زیست، آگاهانه انتخاب کنیم و با ارادهای نیرومند آنرا بپذیریم و تحمل کنیم و از خیالِ کلماتی که بطورِ خالص واجدِ حقیقتند دست بکشیم. ارادهای که بر اکراهِ خود غلبه کند، و خرافات را آگاهانه بپذیرد، و علیرغمِ آگاهیِ خود به خرافه بودنِ آنها ، با آنها زندگی کند، انسان را بزرک میسازد. چنین ارادهای نشان میدهد که او احتیاج به حقیقت ندارد و خود را تابعِ حقیقت نمیسازد. از این به بعد ، حقیقت، او را معین نمیسازد، بلکه او حقیقت را معین میسازد. یعنی انسان هر حقیقتی را نیز به عنوانِ یک خرافه میپذیرد و تحمل میکند و به کار میبندد. »
منبع:
– منوچهر جمالی، از همه و از هیچ ، برگِ ۷۹، شرکتِ انتشاراتِ پارس، آمریکا، ۱۹۸۴، برگرفته از وبگاهِ فرهنگشهر، بخشِ کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله
- « متفکر و ملتِ مستقل »
- « نفرت از قدرت »
- « سؤالی که حکومت را متزلزل میسازد »
- « خود را به مسائل مالیدن » [!]
- یکی آزمایش کن از روزگار
- «گامى از اسطوره بـسـوى فـلـسـفـه : « ديالكتيكِ خيال و خرد »»
- خرد ، سرمایه فلسفی ایران – جلد سوّم – جـمهـوری ایـرانی
- سلب مرجعیت ازگذشته
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- درباره کورمالی
بازتاب: « خدائی که دیو ساخته میشود » | کورمالی
بازتاب: « – استوره ؟؟؟ » | کورمالی
بازتاب: « تفاوت ریاضت [روزه] با خود آزمائی » | کورمالی
بازتاب: « فیلی که با سرکشی و سرسختیِ خود ، تاریخ جهان را تغییر داد » | کورمالی
بازتاب: « جستن تخمههای گذشته » | کورمالی
بازتاب: « پیکارِ قدرتها در درونِ یک کلمه » | کورمالی
بازتاب: « جمالی ، فیلسوف است » | کورمالی
بازتاب: « زندگی در یک دستگاه فکری نمیگنجد » | کورمالی
بازتاب: « انتقاد ، نتیجه وارونه میدهد » | کورمالی
بازتاب: « سوء استفاده از مفهوم تضاد » | کورمالی
بازتاب: « مدرنیسم بر ضد اصالت – رابطه مفاهیم مُد و مُدرن با تصویر ماه ، در فرهنگ ایران – آنکه ایرانیست ، ملّی نیست » | کورمالی
بازتاب: « دریافت داستانی ملّی » | کورمالی
بازتاب: آنچه الله هم در قرآن جا انداخته | کورمالی
بازتاب: دریغ است ایران که ویران شود | کورمالی