داشتم به آینده میاندیشیدم که خدایانِ امرداد و خردادِ جانم در آینده چه خواهند دید؟ اگر بختکِ ج. ا. از ایران رخت بر بندد!
چندین انفجار را حدس میزنم:
زنانِ میهنم آزاد خواهند شد. و حجابِ اجباری برداشته خواهد شد.
روزنامه ها، رادیو و تلویزیون ها، مجلات، کتابها و رمانهایِ بسیاری خواهند آمد.
رقص و پایکوبی و دنسینگ و کابارهها و سینماها و تئاترهایِ زیادی خواهیم دید.
سواحل و دریاها آزاد خواهند شد و موجِ توریستها سراسرِ کشور را در خواهد نوردید.
فیلمهایِ زیبا، موجِ جدیدی در موجِ نوِ سینمایِ ایران ایجاد خواهند کرد.
نقاشی، موسیقی، نگارگری، معماری و مجسمه سازی و در کلّ هنر رونق خواهد گرفت.
موجی از ایرانیانِ خارج، به ایران بر خواهند گشت.
اقتصاد آزاد و عادلانه خواهد شد.
مافیاها محدود خواهند شد.
فرهنگهایِ محلی و زبانهایِ محلی خواهند شکفت.
شعر از فضایِ رها شدن از ظلم به فضایِ چگونه بودن و چه چیزی را خواستن تغییرِ محتوا خواهد داد.
با همه مردمِ جهان رابطه ایرانیان بهتر و دوستانه تر خواهد شد.
عقاید و ادیانِ مختلف فرصتِ ابراز خواهند یافت. و پیروانِ آنها آزادانه فعالیت خواهند کرد.
زندانیِ سیاسی نخواهیم داشت. همه زندانهایِ سیاسی تعطیل خواهند شد.
مجلسی مردمی از نمایندگانِ حقیقیِ مردم بر سرِ کار خواهد آمد.
ولایت و اسلامِ سیاسی به تاریخ سپرده خواهد شد.
امیدوارم که جنگِ قبیلهای و قومی پیش نیاید، و کشتاری صورت نگیرد.
حمله خارجی پیش نیاید.
رابطه ایران و همسایگان بر اساسِ منافع و احترامِ متقابل و رشد و توسعه طرفین و حتا کمی به سودِ همسایگان برقرار گردد. تا زمینه همبستگیِ هرچه بیشتر فراهم شود، و نوعی اتحادیه کشورهای دارای فرهنگِ ایرانی پیریزی شود.
همه روشنفکرانِ ایرانی در داخل ایران سکونت گزینند.
پرده از جنایات رژیمِ ج. ا. ، با ایجادِ کمیته حقیقت یابِ ملی، برداشته شود. و خاطیان و جنایتکاران محاکمه عادلانه شوند، و احقاقِ حقوقِ آسیب دیدگان گردد.
جان مقدّسترین امرِ انسانی شود و همه در پاسداری از آن بکوشند، فرایِ جنس، قوم، قبیله، دسته سیاسی، …. و حکمِ اعدام و قصاص برایِ همیشه لغو خواهد شد.
نقاطِ دوردست و آسیب پذیرِ ایران که مهجور مانده بودند، آباد شوند. و از آنها دلجوئی شود.
دادگستریِ ایرانی گسترش یابد.
ارتباطات آزاد و انفجاری گسترش خواهد یافت.
خرد و شادی در همه کارها نمود خواهد یافت.
کارناوالهایِ فرهنگی – ملی (چهار شنبه سوری، نوروز، …) و محلی گسترش خواهند یافت.
حقوق و دستمزدها برایِ داشتنِ یک زندگیِ شرافتمندانه و میزانِ متناسبِ رفاه اصلاح خواهند شد (دولتِ رفاه).
انواع و اقسامِ دستجات و احزابِ سیاسی رشد خواهند کرد. و آزادی خواهد شکفت.
…
اووه ! چقدر کار خواهیم داشت تا انجام دهیم.
…
همه اینها ممکن است اگر ملتِ ایران بخواهد و بر ایرانی بودنِ خود پافشاری کند.
در بخشِ دیدگاهها شما نیز به ما بگویید چه میخواهید و چه چیزی را پیشبینی میکنید (خوب و یا بد)؟
نوشتههایِ مرتبط:
- آزمونِ ایرانی بودن در برابرِ اسلامی بودن، با سفر به بیش از ۱۱۰۰ سال پیش
- « متفکر و ملتِ مستقل »
- « نفرت از قدرت »
- « سؤالی که حکومت را متزلزل میسازد »
- یکی آزمایش کن از روزگار
- استراتژیِ ایرانی
- اسارتِ همیشگی و هنوزه اساطیر و نقش اندیشیِ مردمِ ایران
- خرد ، سرمایه فلسفی ایران – جلد سوّم – جـمهـوری ایـرانی
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- سلب مرجعیت ازگذشته
- یکپارچگی در به هم آمیختن و تار و پود شدن همه مردم ایران با هم است
- در کشور دروغها و فریبها زندگی جهنم است
- ما به رفتاری پهلوانانه نیاز داریم
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- جهانِ مهر: جهانِ مبتنی بر پیوندِ جانها
بازتاب: سرنوشت تیتر دکترا در ایران | کورمالی