« انقلاب ، تنها یک نوع نیست که همیشه بطور مطلق خوب باشد. همانطور که تغییر ، تنها یک نوع نیست که هر تغییری را بطور مطلق بستاییم. موافقت با تغییر ، دلیل موافقت با هر تغییری و تحسین هرگونه تغییری نیست. تغییرهایی هستند که سکون بر آنها ترجیح دارد. انقلاب هم انواع مختلف دارد. کسیکه موافق با هر نوع انقلابی است ، پدیده انقلاب را نمیشناسد. با نابود ساختن یک نظم اجتماعی یا سیاسی ، نبایستی ناخود آگاهانه امید و اشتیاق آنرا که بطور خود کار نظمی را که ما میخواهیم ، ایجاد خواهد شد، داشت. موقعی بایستی یک نظم اجتماعی و سیاسی را نابود ساخت که اطمینان کنترل شدنی و محاسبه پذیر برای ایجاد یک نظم اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مطلوب باشد . ولی بحسب معمول لذت از نابود ساختن یک نظم سیاسی یا اجتماعی و احساس قدرتی که به ما میدهد، چندانست که درباره بعد از نابودی و عدم خودکاری و خودجوشی نظم تازه کوچکترین فکری نمیکنیم. نابود ساختن محض یک نظم ، بخودی خود انقلاب نیست ؛ بلکه تهیه امکانات پیدایش نظم تازه و محاسبه پذیر بودن آن نیز ، ارزش انقلاب را مشخص میکند ، وگرنه انقلاب ، بعد از مرحله نابود سازی از دست مردم خارج میشود ، چون در هنگام انقلاب ، مردم در تمامیتشان خود بخود نمیتوانند « تصمیم مشترک » با هم بگیرند و آن که در این هنگام تصمیم میگیرد ، انقلاب را به نظمی میکشاند که میخواهد ، و آنچه خود میخواهد در دهان مردم میگذارد. از اینرو انقلاب یک ارزش ثابت و واحدی نیست که همیشه خوب شمرده شود و آنکه انقلابی است ، خیر و خوب و عالی و ستودنی باشد و آنکه ضد انقلابی است شر و بد و پست و نفرین کردنی باشد . انقلابات بد ، بیشتر از انقلابات خوب بوده است. و چه بسا که ضد انقلاب بودن ، خصوصیتی عالیتر و ارزشمندتر و ستودنی تر است. ما هر انقلابی را نمیپذیریم و ضدّ انقلاب بودن را هم ارزشی والا و قهرمانی میدهیم ، و تنها انقلاب را برای اینکه انقلاب است نمیپذیریم. ما انقلابی را که میخواهیم ، انقلاب ویژه ایست نه هر انقلابی. برای کردن چنین انقلاب ویژهای ، صبر و تحمل بایستی داشت. »
ژانویه ۱۹۸۵
منبع:
منوچهر جمالی، بخشی از کتابِ بیراهههای اندیشه، پاریس، ژانویه ۱۹۸۵، برگِ ۱۱۸ از این کتاب را ببینید، برگرفته از وبگاهِ فرهنگشهر، بخش کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- « معرفت ، سئوال است »
- آیا خود آگاهی ناکامل/ناقص ایرانیان نسبت به رستاخیز فرهنگ باستانی ایران موجب پیدایش « جمهوری اسلامی دوم » خواهد شد ؟
- « فرهنگ باستانی ایران بجای اسلام »
- « رند ، زیرک است ، نه زرنگ »
- « آیا تفکر و اندیشیدن واقعی در جامعه ما آغاز شده؟ »
- « جهنمی را هم که خدا ساخته، میتوان تبدیل به بهشت کرد »
- دستور Go (h) to در برنامه نویسی کامپیوتری Basic و گرفتاری های ایرانیان با اسلام عزیز !
- « متفکر و ملتِ مستقل »
- « خود را به مسائل مالیدن » [!]
- ضرورتِ تاریخیِ رژیمِ خمینی
حرکت(تغییر ) اجتماعی از قانون خود پیروی می کند و تابع تصمیم یا احساس فردی نیست. همانطور که تجربه خیزش مردم در مصر و تونس و تکرار تجربه ایران نشان می دهد باز هم، پس از به بار نشستن اعتراضات اجتماعی طبقه متوسط ، خواسته ها و اهداف این طبقه تحت تاثیر تعداد کمی توده های فرودست شهری و روستایی ناشی از عدم توسعه انسانی و سیاسی در رژیم های مستبد سکولار (علیرغم ساخت دانشگاه ها، کارخانه ها و …) قرار گرفت و واپسگرایی روزافزونی در قوانین و عرف جامعه حاکم شده است.
کلا» در 100درجه آب می جوشد حالا اگر از این جوشیدن برای دم کردن چایی مطبوع استفاده شود و یا سوزاندن صورت چند بی گناه تفاوتی ندارد طبق قانون فیزیک باز هم، در سد درجه آب می جوشد! مهم درک این قانون و استفاده درست از آن است نه مخالفت با ذات آن.
لایکلایک
بازتاب: آنچه الله هم در قرآن جا انداخته | کورمالی
بازتاب: دریغ است ایران که ویران شود | کورمالی