پرنده ایست در اساطیر ایران، که در قله البرز زندگی میکند. او یاری رسان یکی از ایزدهای باستانی به نام «بُرزایزد» است و به دستور او انیرانی (بیگانگانی) را که سودای گزند به ایران را دارند، نابود میکند.
چمروش پرنده ای است غول آسا که بدن او، همچون سگ است و دارای سر و بالهایی همانند یک پرنده میباشد. این پرنده اسطوره ای بر روی زمین، زیر درخت سوما (همان هوم) سکونت دارد، جایی که «سیمرغ» نیز شبها را در آن به سر میبرد.
بنا بر روایت های افسانه ای هنگامی که ایران زمین توسط بیگانگان (انیران)، مورد هجوم و غارت واقع میشود: » بُرزایزد از دریای «ارنگ» برآید و چمروش مرغ را بر فراز البرزکوه برایستاند و چمروش مرغ، همهٔ دشمنان سرزمین ایران را، به سان پرندهای که به دانههای ذرت نوک میزند، برمی چیند. «
چمروش نماد پرنده ها و نقش آن ها در باروری و کشاورزی نیز هست. جای او…
بازدید از نوشته اصلی 224 واژه دیگر
با درود به سیمرغ گرامی
اگر امریکا و شرکا در مورد کاربرد اخیر سلاح شیمیایی بر مردم غیرنظامی واکنش نشان می دهند ناشی از فشار افکار عمومی است که از شنیدن و خواندن خبرهای ترسناک از قتل عام زنان و کودکان خسته شده اند و گر نه خود می دانند این سلاح ها که در 2012 در بحبوحه سرکوب مردم سوریه از انگلستان برای اسد ارسال شده چند بار بکار رفته است. این استدلال که با استفاده از سلاح شیمیایی/اتمی با استفاده از سلاح های متعارف تفاوتی ندارد و هر دو آدم می کشند ساده انگاری است. تاثیر سلاح های شیمیایی/اتمی /میکروبی بر جمعیت یک منطقه غیرقابل کنترل و درازمدت است . حمله به سوریه براساس تضعیف یا از کار انداختن ماشین جنگی بشار اسد است که تا بحال به هر شکای خواسته آن را به کار گرفته و با نابودی و تضعیف نیروهای دمکرات، پای آدمکشان مرتجع مزدور کشورهای عقب مانده دیکتاتور(عربستان/امارات/قطر/…) را به سوریه باز کرده که این مساله عواقب پیش بینی نشده ای بدنبال دارد. عدم مداخله در این وضعیت و تماشای صرف کشتار روزانه مردم که پیامدهایی نظیر سرزیر فراریان و پناهندگان به کشورهای همسایه را دارد بهتر از مداخله نظامی نیست. آیا زمانی که همین امریکا و… به تماشای قتل عام در رواندا، کامبوج، دارفور،… نشستند وضعیت به تعادل رسید. … این وضعیت فقط ناشی از وجود دیکتاتوری نظیر بشار اسد است که به تاسی از موفقیت پدرش در آدمکشی فکر می کند می تواند بماند که با کلنگی کردن سوریه وضعیتی ناپایدارتر از پیش دارد. مردم سوریه هم با از دست دادن سر جنبش(یا با کشتار یا با پناهندگی) ضعیف تر از آن هستند که کارش را یکسره کنند.
بنظر شما راه حل بهتر چیست.
لایکلایک
یکنفر گرامی، با پوزش از شما بدلیل تأخیر در پاسخ، سرگرم یک گرفتاری شخصی و شیرین بودهام این روزها.
***
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من !
این مثلِ ایرانی را جدی بگیرید. همچنین این مثل که میگوید
سلام گرگ بی طمع نیست !
را حتما شنیده اید.
رفتار و عمل چه حکومت داخلی (هماکنون اسد) و چه قدرتهای زورگو خارجی در سوریه از همان ابتدای تشکیل این کشور پس از جنگ جهانی اول و جدائی از امپراطوری عثمانی بر پایه داد و مهر گستری نبوده و نخواهد بود.
این مردم سوریه هستند که همیشه نادیده گرفته شده اند.
اولین کودتای سیا در خارج از آمریکا در همین کشور سوریه و پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ایران و برانداختن مصدق ، بوده است.
اگر با دخالت غیر مسئولانه و نادیده گرفتن مردم سوریه ، کارها حل میشد، این اتفاق تاکنون پس از ۱۰۰ سال میبایست رخ میداد.
گفتمان سیاست خارجی و نظامی کشورهای قدرتمند و متمدن (!) و نه چندان با فرهنگ ، بر گردِ منافع و سودِ داخلی آنها شکل میگیرد. کش ولیو (cash value) حرفِ اول و آخر را میزند و نه ارجمندی انسانها. انتظارِ پاسداشتِ ارجِ انسان از هرگونه دستگاه قدرتی ، آب در هاون کوبیدن است. همانگونه که هر گونه انتظاری از ملاها در ایران در جهتِ پاسداشتِ ارج انسانی بی معنی است و خارج از مبحث.
دخالت بشر دوستانه امکان پذیر است ولی خواست چنین راه حلی وجود ندارد.
راهِ حل بسیار ساده است: هدف وسیله را توجیه نمیکند. نباید از هر وسیلهای برای حل مناقشه سوریه استفاده کرد.
چون اسد آدم میکشد، پس قدرتمندان غربی هم مشتی آدمکش را از کشورهای اسلامی (!) جمع کنند و بفرستند که با او بجنگند. این شد راه حل ؟
باید دست از دخالت سودجویانه خود بردارند.
آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم مپسند. و برعکس.
تا نیروهای خارجی پشت مردمِ سوریه قرار نگیرند و در جهت گسترش آزادی ، رفاه و دموکراسیِ همه مردم جهان و ازجمله مردم سوریه قرار نگیرند ، آش همین است و کاسه همین.
مشکل اینجاست که سود داخلی آنها بر این هدف همیشه چربیده است، رفتار ضد مهری و ضد دادی.
در قدم اول، باید هرگونه ارسال سلاح به سوریه از هر گونه اش که باشد و از طرف هر کسی که باشد ، هرچه زودتر متوقف شود.
لایکلایک