« زندگی ، واقعیتی است کثرتمند ، و مانند همه واقعیتها در یک تئوری یا دستگاه فکری یا دستگاه دینی نمیگنجد. به همین جهت نیز هست که همه ، دستگاههای فلسفی و دینی و سیاسی و اجتماعی را « ناتمام » میسازند ، تا زندگی بتواند وراء آن دستگاه ، خود را نیز بگسترد. با نیمه تمام گذاردن دستگاههای فکری و دینی و فلسفی و ایدئولوژیکی ، مردم را میفریبند ، تا مردم پایبند آن دستگاه بمانند ، چون « یک دستگاه نیمه تمام یا ناتمام » را میتوان صدها گونه امتداد داد ، ولی با همه این تنوعات ، ادعای یگانگی آن دستگاه را کرد. اسلام علیرغم این تنوعات همیشه یک اسلام میماند. مارکسیسم علیرغم این تنوعات همیشه یک مارکسیسم میماند.
با « ناتمام گذاردن یک دستگاه » ، آن دستگاه ، دستگاه میماند ، و گسترش زندگی ، در « وراء این دستگاه رفتن » است نه « در امتداد دادن همین دستگاه ». همه موءمنان به این دستگاهها در حالیکه وراء این دستگاهها زندگی خود را میگسترند میانگارند که در این دستگاهها میزیند. هیچ مسلمانی در واقعیت مسلمان نیست و به اصطلاح خودش کافرانه میزید ولی میانگارد که مسلمانست. بهمین سان یک مارکسیست یا مسیحی رفتار میکنند. این تناقض سالم در همه جا هست. زیستن در تمامیتش نیاز به تنوع و چندگانگی دستگاهها دارد ، چنانکه انسانها در آغاز تاریخ یا پیش [از] تاریخ به زندگی در طیفش نزدیکتر بودند ، چون وجود خدایان مختلف ، تناظر با دستگاههای مختلف فکری امروزه داشت. از این رو نیز هست که استورهها به واقعیت کثرتمند زندگی نزدیکترند و سبب میشوند که هر از چندی ما از ادیان و تئوریهای عقلی به اسطورهها بازگردیم و زندگی خود را در آئینه اسطورهها کشف کنیم.
همانسان در « دستگاههای مختلف فکری زیستن » ، تناظر با ترتیب دادن زندگی در ایمان به خدایان مختلف و متضاد است. شرک دوباره توحید را شکست میدهد. »
منبع:
منوچهر جمالی ، بخشی از کتاب : فلسفه: شیوه بریدن از عقیده ، انتشارات نشر کتاب ، لندن ، ۲۵ ژوئن ۱۹۸۹. برگ ۱۶ از این کتاب را ببینید. برگرفته از وبگاه فرهنگشر، بخش کتابهای الکترونیک ، ISBN-1870740092.
نوشتههایِ مرتبط:
- « جمالی ، فیلسوف است »
- « پیکارِ قدرتها در درونِ یک کلمه »
- « هنرِ بهتر دیدن و هنرِ نادیده گرفتن »
- « جستن تخمههای گذشته »
- آنچه در کورمالی میتوان یافت
- « جهان در آغاز به انسان آفرین گفت »
- « تفاوت ریاضت [روزه] با خود آزمائی »
- « شهید و خیالش »
- رابطهِ « واقعیت پرست و عقل پرست با آزادی و خیال »
- « در تاریخ ، گرد یک رویداد و شخصیت را که میگیریم ، آن گرد ، روی سایر رویدادها و شخصیتها مینشیند »
- « من نمیتوانم نقش آموزگار برای خوانندگان بازی کنم ، چون هنوز میاندیشم »
- « از کمونیسم زدگی به پراگماتیسم زدگی »
- « مستقل » کیست ؟
- « بدونِ سوائق و التهابات و شهوات و قوای آتشفشانی در تاریکیهای انسانی ، نمیتوان هیچ کار بزرگی کرد »
- « حقیقت را نباید خواست ، بلکه با ضد حقیقت باید پیکار کرد »
- « بینش روشن و بینش آتشین »
- کورمالی کردن در تاریکی (۵) – « تجربه فریب خوردگی از یک خیالِ برانگیزنده ، ارزشمندتر از برخورد مستقیم با حقیقت است »
- « رابطه زندگی و حقیقت »
- « دوام ملت ایران و سیمرغ گسترده پر »
- « گرفتن ، فقر نیست . نیافریدن ، فقر است . »
- « معرفتهای ملانصرالدینی »
- « معرفت ، سئوال است »
- سفرِ شگفت انگیزِ انسان – داستانِ خارج شدن انسان از آفریقا
- بسوزان [..!]
- « با خرافات اندیشیدن »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله
- درباره کورمالی
بازتاب: « چرا دزدان ، معابد میسازند ؟ » | کورمالی
بازتاب: مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۳) – نخستین تجربه معنوی انسان | کورمالی
بازتاب: « احتیاج به مردم معصوم » | کورمالی
بازتاب: « چیز و قدرت » | کورمالی
بازتاب: « انتقاد ، نتیجه وارونه میدهد » | کورمالی
بازتاب: « سوء استفاده از مفهوم تضاد » | کورمالی
بازتاب: « جشنِ زادروز عیسی، جشنِ پیدایشِ جمشید بوده است » – ریشه جشنِ یلدا | کورمالی
بازتاب: « مدرنیسم بر ضد اصالت – رابطه مفاهیم مُد و مُدرن با تصویر ماه ، در فرهنگ ایران – آنکه ایرانیست ، ملّی نیست » | کورمالی
بازتاب: « چرا ایران ، ملت برگزیده است ؟ » … « ایرانی شدن ، کار بسیار مشکلی است. ایرانی شدن ، کار خطرناکیست. » | کورمالی
بازتاب: آنچه الله هم در قرآن جا انداخته | کورمالی
بازتاب: دریغ است ایران که ویران شود | کورمالی