داشتم به این میاندیشیدیم که نخستین منبع ایجاد احساس معنوی در انسان چه میتوانسته باشد. در یک جستجو متنی را که در [۱] میبینید یافتم. گرچه که جلال الدین آشتیانی، [۲] و [۳] را ببینید، نیز در کنکاش خود در این خصوص تلاش کرده است و ایجاد احساس معنوی را به مرگ و گورِ نزدیکان مربوط میداند و قبرستانها را نخستین عامل جمع شدن انسانها در یک جا باهم میپندارد.
اما به نظر من نخستین احساس معنوی در انسان به آن تجربه از اولین حسِ انسان از جهان خارج از خود بازمیگردد. پرسش این است که کجا و چگونه ؟
شرط اول برای داشتن حس به این مربوط است که ابزار آن حس در انسان بوجود آمده باشد. شرط دوم این است که مغز به درجهای از تکامل رسیده باشد که بتواند آن دریافت حسی را پردازش کند.
هردو این شرایط برای نخستین بار در رحم مادر برای نوزاد فراهم میشود. حدس من این است که حس لامسه نخستی حسی است که در نوزاد بکار میافتد. سنّ مربوطه را نمیدانم. ۲ ماهگی، ۳ ماهگی ؟ اینجاست که برای اولین بار نوزاد خارج از خود را حس میکند. فشار، نرمی، گرمی، درد، … .
احساس معنوی هم در ناخودآگاه انسان در این سنّ میتواند ایجاد شود. چنانکه میدانیم نوزاد در رحم مادر صدای مادر و موسیقی را میشنود و واکنش نشان میدهد. لامسه نیز همینطور است. نوزاد تازه متولد شده با لمس والدین آرام میشود، آغوش، و با صدای مادر شاد.
اولین واکنشی که در کودک جنبه معنوی دارد در خارج از رحم، برای من شگفت انگیز بود. و آن اینست که وقتی بخواب میرود درست در لحظه اولیه خواب ، میخندد. البته قبل از اینکه یاد بگیرد در بیداری بخندد. کودک قبل از چند ماهگی حتی نمیداند که چگونه بخندد ولی همان کودک وقتی به خواب میرود در همان لحظه اول میخندد. من این را نوعی معنویات میدانم. البته پس از احساسهایی که با شنیدن و لامسه در رحم دارد.
تجربیات معنوی بعدی ناخوداگاهانه به این احساس رضایتمندی درونی انسان در سنین نوزادی رابطه بیولوژیکی دارد.
اینها را از این جهت گفتم که اهمیت زهدان و تاریکی و نقش آن در ایجاد معنویات و احساس معنوی در انسان را به گونهای نو نگریسته باشم.
بر این اساس گرمی (ناشی از تن مادر در رحم) موسیقیِ صدای او و خنده ناشی از رضایت و اطمینان و آرامش نوزادِ به خواب رونده عمیقترین نوع احساس معنوی در انسان اند. و کل تجربیات دینی نوعی تلاش در باز آفرینیِ این نوع احساس معنوی در انسان هستند. این خورشید یا ستاره یا ماه نیست که نخستین تجربیات معنوی را در انسان بوجود میآورند. بلکه زهدان تاریک مادر ، صدای تپش قلب او و گرمی تن اوست که معنویات اصیل است و سرچشمه آرامش.
از این جهت در جستجویِ یافتن ریشه و بن تجربیات مایهای انسان که در پس تصاویر و پس از آن معانی لغات نهفته است باید این مسئله را مد نظر داشت. فرهنگ از تاریکی زاده میشود. نه از روشنی و خورشید.
منابع:
1 – Man, Origin and Nature , Fiorenzo Facchini , 2002 , INTERS – Interdisciplinary Encyclopedia of Religion and Science, edited by G. Tanzella-Nitti and A. Strumia, http://www.inters.org,
۲ – مديريت نه حكومت ، نويسنده: سيد جلال الدين آشتياني ، ناشر: شركت سهامي انتشار ، زبان كتاب: فارسي ، تعداد صفحه: ۴۲۰ ، اندازه كتاب: وزیری جلد سخت – سال انتشار: ۱۳۶۵ – دوره چاپ: ۲.
۳ – سلسله گفتارهای جلال الدين آشتياني در تالار فرهنگ ایران، ۲۰۰۴ – ۲۰۰۵.
نوشتههایِ مرتبط:
- « چرا دزدان ، معابد میسازند ؟ »
- « زندگی در یک دستگاه فکری نمیگنجد »
- « جمالی ، فیلسوف است »
- « پیکارِ قدرتها در درونِ یک کلمه »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۲) – پنج سده جادوی رئالیسم با کاربرد تکنیکهای نخستین اپتیک در آثار نقاشان برجسته اروپایی
- « جستن تخمههای گذشته »
- « برای شخم زدن باید آهسته بود »
- « فیلی که با سرکشی و سرسختیِ خود ، تاریخ جهان را تغییر داد »
- « کاری برای یاد (یادگار) »
- مسئله جان (۱) – « تفکر ایرانی را نمیتوان از سوگ ، جدا ساخت »
- « جهان در آغاز به انسان آفرین گفت »
- « نوشتاری پیرامون واژه ی مرد »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۱) – شرم (۱) – « … پدیده شرم در اسطورههای ایران »
- « مفهوم مرگ »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله
- سفرِ شگفت انگیزِ انسان – داستانِ خارج شدن انسان از آفریقا
- « معرفتهای ملانصرالدینی »