به بهانه ماه رمضان
***
« « با رغبت و خوشنودی ، درد و سختی را پذیرفتن » هم بنیاد ریاضت در تصوف و اسلام است و هم در مفهومِ « خود آزمائی » در ایران باستان که یک پدیده بنیادی بوده است که تا به حال به این توجه نشده است. و به همین علت نیز بسیاری از داستانهای شاهنامه (از جمله هفتخوان رستم و اسفندیار ، داستان بیژن ، داستان فریدون و زن گرفتن پسرانش …..) را بدون درک این مفهوم خود آزمائی ، نمیتوان فهمید.
ولی فرق خود آزمائی در شاهنامه ، و ریاضت در تصوف و اسلام ، اینست که در خود آزمائی ، پذیرفتن دردها و سختیها با خواست و رغبت خود برای پرورش و شکوفائیِ « خود » است ، در حالیکه ریاضت در تصوف و اسلام برای محو و نابود ساختنِ « خود » برای خدا یا فرمان او یا حقیقت است.
در واقع ریاضت در تصوف و اسلام ، « خودکشیِ مجاز و مقدس » است. یکی برای پیدایش و آفریدن « خود » ، راه پذیرش دردها و سختیها و خطرها را با خواست خود برمیگزیند. دیگری برای نفی و تسلیم و فناء خود در برابر خدا یا اراده خدا (یا محو در وحدت وجود) میکوشد خود را بزداید و از شرِّ خود نجات یابد.
اینست که با آمدن اسلام ، پدیده ریاضت ، پدیده خود آزمائی در شاهنامه را نه تنها از میدان بیرون میراند ، بلکه راه درک این پدیده را به ایرانیها میبندد. حتی تا امروز پدیده خود آزمائی برای ایرانیان در شاهنامه برجسته و چشمگیر نبوده است. گوهر روان ایرانی را درست میتوان از تفاوت این پدیده خود آزمائی و سائقه « اگونال agonal » یونانیان کهن فهمید. نه تنها فهم دوباره این پدیده در شاهنامه به عنوان یکی از بنیادیترین عناصر زندگانی اجتماعی و سیاسی و تربیتی اهمیت دارد ، بلکه زنده ساختن این سائقه خود آزمائی در مردم ایران است که تحول انقلابی در زندگانی اجتماعی و سیاسی و تربیتی و دینی پدید خواهد آورد.
خود آزمائی بر بنیاد « قداست زندگانی » به عنوان برترین گوهر ، قرار دارد. خودکشی ولو برای خدا یا در برابر خدا یا هر چیز دیگری یا برای عقیده [شهادت] ، یک امر محالست. از این رو نیز هست که پذیرفتن هرگونه خطری برای رستم ، به هیچوجه مفهوم « ریاضت » را نداشت. همچنین اختلاط مفهوم عیاری با شیوه پهلوانی (و فهمیدن پهلوانان از دیدگاه پدیده عیاری) در اثر همین ناآشنائی با مفهوم خود آزمائی و لایههای ژرف آنست. »
منبع:
منوچهر جمالی ، بخشی از کتاب : همگام هنگام ، ۲۰ اکتبر ۱۹۹۱ . برگ ۱۸۶ از این کتاب را ببینید. برگرفته از وبگاه فرهنگشهر ، بخش کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- « شهید و خیالش »
- شرم (۴) – « بیشرمیِ بخشندگان حق »
- رابطهِ « واقعیت پرست و عقل پرست با آزادی و خیال »
- « اندیشه [ای] … در چکاد کوه »
- « … باید افکار و عقاید خود را بسیار عمیق شخم بزنیم … »
- « نکُشتن ، هنر است »
- « تفاوت اندیشه بودا با فرهنگ ایران » – از دوست به یادگار دردی دارم (جلال الدین بلخی)
- « معرفتهای ملانصرالدینی »
- « فرهنگ باستانی ایران بجای اسلام »
- « با خرافات اندیشیدن »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله