مارکس، اسلام و تقسیم مال چپاول شده


«مارکس میگوید که طبقه اشراف در غرب با چپاول کارگران اشراف شدند … در صورتیکه اینطور نبود.  طبقه اشراف در غرب با چپاول دنیا اشراف شده بودند … دعوا در غرب بر سر تقسیم مال چپاول شده جهان بود که کارگرها هم قسمتی از آن را میخواستند … دعوا بر سر لاشخوری بود.
——————–
در صدر اسلام هم دعوا بر سر مال چپاول شده بود که به آن قنائم [غنایم] جنگی میگفتند … عدل و عدالت [دادخواهی] علی را میخواستند که این مال و اموال چپاول شده را درست تقسیم کند ! فراموش نشود: عدل و عدالت [دادخواهی] بر سر مال و ناموس چپاولشده [چپاول شده] ایرانی ….»

ابراهیم صوفیانی

نوشته‌هایِ  مرتبط:

یک دیدگاه برای ”مارکس، اسلام و تقسیم مال چپاول شده

    • با سپاس ا ز یکنفرِ گرامی‌، که با ریزبینی نوشته‌های این وبگاه را می‌‌خوانند،

      موارد اشاره شده به شکلی‌ که می‌‌بینید اصلاح شدند.

      البته میانِ کلمه عدالتِ عربی‌ و دادِ فارسی‌، تفاوت وجود دارد. عدالت در این جمله با مسما تر است. داد سرشتی آمیخته با مهر دارد، و تنها به معنیِ تساوی نیست.

      لایک

      • با سپاس. یکنفر از این نوشته ها برای خوانش و گفتگو در دوره های خود با بانوانی ،-که اکثرا» در سنین نوجوانی ازدواج کرده ، از تحصیلات آکادمیک کمتری برخورداندودسترسی یا توان استفاده از اینترنت را ندارند،- استفاده می کند بنابراین هر چه متن ساده تر و عامه فهم تر باشد امکان بهره گیری بیشتری دارد.

        لایک

          • با درود به سیمرغ گرامی
            در میان همسایگان و دوستانی که به نام و بهانۀ روضه(!) دور هم جمع می شویم سه مادر بزرگ بالای 65 سال (یک دیپلم قدیم ودو سیکل)، یک بانوی رومانیایی، یک بانوی آلمانی(مسلمان شده با شوهر ایرانی، سواد فارسی در حد خواندن و نوشتن ساده) و سه نفر دیگر با تحصیلات دانشگاهی هستیم که به خواندن متون، داستان،.. و بحث درمورد اخبار ایران (بیشتر اجتماعی و فرهنگی) می پردازیم و در این مدت کم، دیدگاه ها بسیار تغییر کرده است. متن های شما بسیار جالب و برای دوستان جذاب است ولی بعللی وقت بیشتری به درک مطلب می گذرد تا به بحث اندیشه های درون متون!
            بهر حال بحث جمهوری ایرانی و زنان از بحث های پرطرفدار این جمع سبز است!
            با سپاس از توجه شما

            لایک

            • یکنفرِ گرامی‌،

              موقعیتِ استثنایی‌ دارید،

              بخصوص با وجود چند بانویِ مسن در میانِ جمعتان.

              اصولاً عوامِ ایرانی، در بنِ خود سکولار و زمانی‌ هستند.

              استفاده از داستانها و احساسِ آنها در شناختِ زمانی‌ (سکولارِ ) پدیده‌ها ، بسیار راه گشا است.

              آنها دانشِ خوبی‌ از معنیِ لغات‌ها ، ضرب المثل‌ها و داستان‌هایِ قدیمی‌ دارند،

              البته در اکثرِ مواقع این شناخت به صورتِ ناخود آگاه عمل می‌‌کند.

              امیدوارم که در کارتان موفق باشید.

              🙂

              لایک

            • در خصوصِ عوامِ سکولار نوشته زیر از جمالی را توصیه می‌‌کنم:

              جمهـوری ایـرانی
              و
              عـوام ِ سـکـولار !
              روستائی احمق وشهری عاقل
              عــوام وبینش ِزمانی- حسی(سکولار)
              هنگامی « خرد، برپایه حواس انسان» میاندیشد ،
              به « بینش زمانی، یا سکولار،یا اَوامی » میرسد
              چرا« بینش زمانی» را که « بینش حسّی » باشد
              به «عوام ، یا به روستائیان ودهقانان » نسبت دادند؟
              زرتشتیان به خرّمدینان، اوامیگان(عوامی) میگفتند
              با تحقیر« عـوام » ،« خرد انسان »، تحقیرمیشد
              که از« بینشهای حسی –زمانی، یا سکولار »
              پیدایش می یابد
              حاشا که خلق، کار برای خدا کنند
              تعظیم مصحف( قران) ، ازپی ِنقش طلاکنند
              این جامه حریرکه مخصوص کعبه است
              پوشند اگر به دیـر، به او اقتدا کنند
              مصحف ( قران) به زیرپای گذارند ازغرور
              دستارعقل ، ازسر جبریل ، واکنند
              صائب
              منوچهرجمالی

              لایک

  1. با درود به سیمرغ گرامی
    خوانش و بحث در مورد متن بسیار جالب خرد-سرمایه فلسفی ایران-جمهوری ایرانی (بعلت علاقه وافر جمع به جمهوری ایرانی )برای نشست های بعدی تصویب شده است و از آنجا که هر بند آن با رجوع به مبحث اصلی،حاوی اطلاعات بسیاری است (و در این گونه نشست های بانوان وقت زیادی به احوالپرسی(!)، رفع اشکالات کامپیوتری و ایمیل دوستان تازه آشنا شده به این مبحث و.. در این روضه ها(!) می گذرد، احتمالا» تا یک سال دیگر در همین مبحث می مانیم!) بهر حال متوجه شده ام تاثیر بر خانواده ایرانی بیشتر از تغییر دیدگاه مادران و مادربزرگ ها امکان پذیر است. یعنی وقتی مادر بزرگی (که از 5 سالگی نماز می خوانده و چادری بوده و در مدرسه اسلامی درس خوانده چادرش را به بهانه آرتروز انگشتان برمی دارد، دختران، عروس ها ونوه ها هم چنین می کنند، نام نوه ها فارسی شده، علاقه به فرهنگ ایرانی (یا هر آنچه تحت این نام تبلیغ شود) جای علاقه به اموات عرب مقدس را گرفته و خلاصه … رویکرد و گرایش فرهنگی و اجتماعی خانواده ها با شدت و حدتی بی سابقه در حال تغییر است. امیدوار باشیم این بار تغییر ریشه ای باشد تا تغییر شکلی .

    لایک

  2. بازتاب: ای مردمِ ایران … ! خود را به دستِ خود به هلاکت نیافکنید ! | کورمالی

  3. بازتاب: « چرا دزدان ، معابد میسازند ؟ » | کورمالی

بیان دیدگاه