حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسباب جهان این همه نیست
از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است
غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست
منت سدره و طوبی ز پی سایه مکش
که چو خوش بنگریای سرو روان این همه نیست
دولت آن است که بیخون دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست
پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست
بر لب بحر فنا منتظریمای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست
زاهد ایمن مشو از بازی غیرت زنهار
که ره از صومعه تا دیر مغان این همه نیست
دردمندی من سوخته زار و نزار
ظاهرا حاجت تقریر و بیان این همه نیست
نام حافظ رقم نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقم سود و زیان این همه نیست
.
نکته ی عجیبی که در میانِ روشنفکرانِ ایران ساری و جاری است و تقریبا مستقلِ از نوعِ دیدگاهِ سیاسی و گروهی و دستهای در همه دیده میشود همانا اصرار بر این است که لقبِ دکترایِ خود را صرفِ نظر از اینکه محتوایِ دکترا به نوعِ فعالیتِ سیاسی و گروهی و دستهای مرتبط باشد یا نباشد ، همواره به دنبِ خود بسته اند و میبندند ! (ناگفته نماند که اکثرِ این دکترها ، به فاصله ی ۱ یا ۲ نسل ، آخوند زاده نیز هستند)
مثلا میبینی که طرف دراطفال، بیماریهایِ عفونی، دل و روده، دامپزشکی، شیمی، … دکترا گرفته است و بدونِ توجه به جایگاه و محتوایِ گفتههایش که اغلب هم سیاسی است ، لقبِ دکترایِ خود را بکار میبرد یا برایش به کار میبرند !
به قولِ حافظ یکی باید به این بابا بگوید آقا اینها این همه نیست !
این یا از نادانیِ دارنده دکترا ناشی میشود یا نادان شمردنِ شنونده. که هردو حالت ، صورتِ خوشی را تداعی نمیکند.
پیشنهادِ من این است که این روشنفکرانِ ریز و درشت اگر در رشتهای نامرتبط دکترا گرفته اند ، جلوِ خود و هوادارانشان را با یک توضیحِ روشنگرانه بگیرند. این امر از سردرگمیِ شنونده جلوگیری خواهد کرد.
این نکته بخصوص شاملِ حالِ انواع و اقسامِ پزشکانِ محترم و مهندسینِ گرامی میشود. بخصوص دسته ی پزشکان که پس از آخوندها و ملاها بشترین آسیب را به سلامتِ جسمیِ ایرانیان رسانده اند. (ملاها بشتر به سلامتِ روان آسیب میرسانند.) این را از این بابت میگویم که هنوزم که هنوز است آمارِ تندرستی در ایران بسیار ناامید کننده است.
.
شیخ و ملّا نیز که تا ۴۰۰ سالِ پیش هیچ نداشت جز همان شیخ و ملا، دست به اختراعاتِ عجیب و غریبی زده است !
آیت الله، حجت الاسلام، … . اینها همه برایِ این است که ذهنِ شنونده را از پیش آماده پذیرشِ هرگونه چرندیاتی که میخواهند بگویند ، کنند. برایِ همین عناوینِ گنده گنده و پرطمطراق از خود در آورده اند که خودِ محمد هم به مغزش نمیرسیده است.
از قدیم گفته اند البته که:
شنونده عاقل.
نوشتههایِ مرتبط:
- ما تقسیم بندی به نام جهان تاریکی و روشنی نداریم !
- کورمالی کردن در تاریکی (۳) – «آگاهی نیمروزی» ؟ در برابر «کورمالی در سحر و سپیده دم و پگاه و بامداد و نیمروز و غروب و سرشب و نیمه شب و خوابگاه» ؟
- دام حقیقت !
- این مهم نیست که حرفهای خوب بزنند، این مهمست که آیا میتوان به آنهائی که حرف خوب میزنند، اعتمادکرد یانه ! – ما را پاک مچلِ خودشان کرده اند با این اخبارشان !
- هیچیک از نوشتههایِ سیمرغِ گسترده پر نبایستی دستمایهای برایِ کینه توزی و دشمنی با دیگر فرهنگها قرار گیرند
- پیوندِ ناگسستنی و هیاهو بر انگیزِ آخوندها ( = روحانیون ؟!) و لات ها، چقوکشان و قلدرها !
- مردمِ مصر اسیرِ افکارِ خود خواهد شد !
- در ۲۰۰ سالِ گذشته، آخوندها همواره در رختخوابِ ایرانیان حضور بهم رسانده اند !
- آزادی، فقط از راه جنگ ملت با آخوند، بدست می آید
- در شکمِ روحانیون (!)، قدیسین (!)، علما (!) و رسولان (!)، هم باد، میپیچد !
- چند جمله نغز از عبید زاکانی – فرهنگِ ایرانی
- دین از دیدگاه فردوسی چیست؟
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- سلب مرجعیت ازگذشته
- اکثرداستانهای ایرانی فلسفی هستند و دارای فلسفه بزرگی هم هستند
- مارکس، اسلام و تقسیم مال چپاول شده
- یکپارچگی در به هم آمیختن و تار و پود شدن همه مردم ایران با هم است
- آخوندها، روشنفکران، اصطلاحات مدرن و اسلامهای راستین
- در کشور دروغها و فریبها زندگی جهنم است
- دشمن کیست؟
- مساله احترام به عقایدِ اسلامیِ آخوندها
- قاعده بازی را باید عوض کرد
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی
- جهانِ مهر: جهانِ مبتنی بر پیوندِ جانها
- بازی باید بهم بخورد
- درباره کورمالی
بازتاب: سرنوشت تیتر دکترا در ایران | کورمالی