« هنر بهتر دیدن همیشه همراه و متلازم با هنر نادیده گرفتنست. برای اینکه یک چیز یا پدیده یا کس یا واقعه را بهتر ببینیم باید بسیاری از چیزها و پدیدهها و کسان و وقایع را نادیده بگیریم. همانطور برای آنکه کسی یا حقیقتی را بیشتر دوست بداریم باید بسیاری از کسان و حقایق را دوست نداریم.
اینکه ما یک چیز یا حقیقت یا کس را بیش از همه دوست میداریم ، امتیازیست که با این گناه ممکن شده است که دست از محبت به همه کشیده ایم. این تنگی وجود ماست که برترین هنرهای ما را ، فقط با افزایش پستترین سستیها با هم ممکن میسازد. وقتی به خیال خود از یکسو زیاد شبیه به خدا شده ایم از سوئی دیگر بسیار شبیه به اهریمن شده ایم. آنانکه آگاهانه ، نمایندگان خدا هستند و یا حقیقت هستند ، ناآگاهانه نمایندگان ابلیس و اهریمن و دروغ هستند. »
منبع:
منوچهر جمالی ، بخشی از کتاب : همگام هنگام ، ۲۰ اکتبر ۱۹۹۱ . برگ ۱۷۶ از این کتاب را ببینید. برگرفته از وبگاه فرهنگشهر ، بخش کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- « برای شخم زدن باید آهسته بود »
- مسئله جان (۱) – « تفکر ایرانی را نمیتوان از سوگ ، جدا ساخت »
- شرم (۷) – « بهترین آخوند شناس ایران »
- « تفاوت ریاضت [روزه] با خود آزمائی »
- « شهید و خیالش »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۱) – شرم (۱) – « … پدیده شرم در اسطورههای ایران »
- « در تاریخ ، گرد یک رویداد و شخصیت را که میگیریم ، آن گرد ، روی سایر رویدادها و شخصیتها مینشیند »
- زندگی شاعرانه
- « از کمونیسم زدگی به پراگماتیسم زدگی »
- « خواندن ، خوردن است … تا یک فکر را درست نجویده ایم نباید قورت بدهیم »
- « مستقل » کیست ؟
- « … باید افکار و عقاید خود را بسیار عمیق شخم بزنیم … »
- « قدرت را نمیتوان از آزار و دروغ جدا ساخت »
- « در آغاز ، اهریمن ، سرچشمه جنبش بود »
- کورمالی کردن در تاریکی (۵) – « تجربه فریب خوردگی از یک خیالِ برانگیزنده ، ارزشمندتر از برخورد مستقیم با حقیقت است »
- « ديو »