« بزرگترین آفرینش روان و فکر ایرانی ، مفهوم « رند » است [،] که قرنها تجسم آزادی در برابر دین و علمای دین و حکومت و حکومت گران و هرگونه مسلکی بوده است. رند ، فردیست که آنقدر انعطاف فکری دارد که هیچکس و هیچ مرجع و مرکز قدرتی نمیتواند مالک فکر و احساس و یا روان او بشود و بر او قدرت یابد و او را به چنگ آورد. رند ، کسی است که نمیتوان او را در تنگنای مقوله هیچ عقیده ای و مسلکی و سیستمی گنجانید ولو آنکه بزبان هر عقیده و مسلک و سیستمی سخن بگوید.
رند ، شک ورز ، لطیفه گو و لطیفه اندیش ، طنز گو ، جسور ، حیله ورز و زرنگ و گریزپا ولی مقاوم و استوار ، مستقل و مسخره گر قدرت طلبان سیاسی و دینی و تحقیر کننده قدرت و مقتدران میباشد و این عناصر را چنان با هم میآمیزد که برای تعریف شیوه مبارزه او با هرگونه استبدادی ، نمیتوان یک فرمول کلی پیدا کرد ، چون مبارزه با استبداد ، هیچگاه فرمول ندارد ، چون ، استبداد ، هزار گونه است و هزار چهره دارد.
ایرانی قرنهاست که در مکتب فکری عطار و حافظ سراپا رند شده است. رند ، سر هیچکس کلاه نمیگذارد ، ولی هیچکس نیز (از جمله آخوند و روحانی [!] و اهل دین) نمیتواند او را بفریبد. همه حیلهها را در مییابد و در دام هیچ حیلهای نمیافتاد. به خصوص در دام حیلههای مقدس از هرگونه اش [نـ]میافتد. رند با لطافت تمام ، گستاخ هست.
رند ، عاقلتر از آنست که مظلوم بشود و مناعت طبعش به اندازه ایست که با نمایش دادن مظلومیت خود سر بازارها هیچگاه کسب حقانیت و اعتبار نمیکند. رند به فکر نجات دنیا و جوامع و ملتها و طبقات نیست با آنکه بی آزاری را برترین ارزش میشمارد و بی آزاری نسبت به انسان را (تنها شریعت واقعی) میداند. رند ، قدرت آن را دارد که میان انواع استبدادها برقصد بدون آنکه از آنها بگریزد. ما حافظ را دوست نداریم چون خوب شعر گفته است بلکه ، او را دوست میداریم چون علو ارزش رندی ایرانی را شناخته است. هیچ استبدادی نیست که با حافظ بجنگد ولی حافظ رند با هر استبدادی گلاویز است. رند[ی] شیوه مبارزه اصیل ایرانی در درازای سدهها برای اوج آزادی انسان است.
آئین رندی ، آئین آزادی به شیوه ایرانی است. شاید هنگام آن فرا رسیده باشد که ما « فلسفه رندی » را بنویسیم.
ایرانی ، مسلمان ، مارکسیست ، … ، میشود ولی همیشه ندانسته رند باقی میماند. »
منبع:
منوچهر جمالی ، بخشی از کتاب : اندیشههایی که آبستن هستند ، انتشارات کورمالی ، لندن ، ۱۹۸۸. برگ ۱۳۶ از این کتاب را ببینید ، برگرفته از وبگاه فرهنگشهر ، بخش کتاب ها.
نوشتههایِ مرتبط:
- « معرفتهای ملانصرالدینی »
- خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست !
- « ارزش والای ضدّ انقلاب »
- آیا خود آگاهی ناکامل/ناقص ایرانیان نسبت به رستاخیز فرهنگ باستانی ایران موجب پیدایش « جمهوری اسلامی دوم » خواهد شد ؟
- « رند ، زیرک است ، نه زرنگ »
- « تنها ملّایِ خنده آور » [- ملّا نصرالدین ؟]
- ایرانیان؛ مردمانی که «آرزوهایشان به بردگی کشیده شدهاست»
- « آیا تفکر و اندیشیدن واقعی در جامعه ما آغاز شده؟ »
- سه اصل ارزشمند اندیشه
- « جهنمی را هم که خدا ساخته، میتوان تبدیل به بهشت کرد »
- « با خرافات اندیشیدن »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله
- « متفکر و ملتِ مستقل »
- « نفرت از قدرت »
- « خود را به مسائل مالیدن » [!]
- اینها این همه نیست (حافظ) … ! – (۱) دکترهایِ خارج از مبحث ! و آیت اللهها یِ خارج !
- دام حقیقت !
- وظیفه ما این است که به زرنگ ها تلنگر بزنیم که دوباره پهلوان شوند
- مسئله جان (۰) – طرحِ پرسش
- آزردن هر جانی بدترین گناه است
- باززائی ایرانی
- فلسفه ایرانی