« رند ، زیرک است ، نه‌ زرنگ »


« زیرکی آن است که کسی‌ بتواند خود را از دامها و مهلکه‌ها و « موار خطرناکی که پیش می‌‌آیند » ، با تیزفکری و ظرافت هوش نجات بدهد.

زرنگی آن است که کسی‌ از حماقت و ضعف و زودباوری و خوش قلبی دیگران برای رسیدن به اغراض شخصی‌ خود ، سوء استفاده کند.

این است که در اشعار حافظ ، رند ، زیرکست (مرغ زیرک) ولی‌

آخوند و شیخ و فقیه و قاضی و محتسب ، زرنگند.

ولی‌ حافظ ، زیرکی را با زرنگی مشتبه می‌‌سازد. از این رو سفارش می‌‌کند که زیرکی را از شیخ و عسس و مفتی و قاضی بیاموزید.

شیخ و فقیه و صوفی و آخوند و قاضی ، سرمشق زرنگی هستند ، نه‌ سرمشق زیرکی.

از اینرو نیز هست که ایرانیها به سفارش حافظ رفتار کرده اند و همه به جای زیرک شدن ، زرنگ شده اند.

کسیکه در جامعه پر از اختناق اسلامی می‌‌خواهد خوش بزید و در درونش آزاد بیندیشد ، باید زیرک باشد.

در زرنگ شدن ، صداقت که ایده‌آل رندی بود ، از دست میرود.

همه بجای رند شدن ، آخوندهای بی‌ عمامه شده اند . در جامعه ایرانی ، کسی‌ غیر از ملا نیست. »

منبع:

منوچهر جمالی، تجربیات گمشده ، انتشاراتِ کورمالی، لندن، ۹ فوریه ۱۹۹۲ . برگِ ۱۲۲ از این کتاب را ببینید، برگرفته از وبگاهِ فرهنگشهر، بخشِ کتابها.

نوشته‌هایِ مرتبط: