« سخن پایان که در آغاز آمده است [ – (۱) ] »
[از کتاب : قهقهه برقها – بوسه اهریمن]
« من پس از پایان دادن جستجوها و اندیشیدنها و آزمایشها و تصحیحات و پیراستن افکارم از اشتباهات و لغزشها ، آنها را نمینویسم. من در حین جستجو کردن ، در حین کورمالی کردن ، در حین اندیشیدن ، در حین آزمودن ، مینویسم ، و در ادامه جستجو و کورمالی و آزمودن ، آنها را در پیش نظر خواننده تصحیح میکنم. نه آنکه فکری را که در پیش کردهام و ننوشتهام (یا چاپ نکرده ام) ، تصحیح کنم و خواننده ، « فکر تصحیح شده » را در کتابم در پیش چشم خود بیابد. بلکه هر فکری را که در پیش نوشتهام ، تصحیح نمیکنم ، و همانسان دست ناخورده باقی میگذارم ، ولی در آزمایش تازهای که از آن فکر میکنم ، آنرا تصحیح میکنم. فکری که در آغاز میآید ، همانسان که بوده است بجای میماند. « فکر تصحیح شده » ، بجای فکر اول نمینشیند. چه بسا تفکرات یک انسان در سراسر عمر ، آزمایشهای مکرر برای تصحیح کردن یک فکر است.
این تجربه ناگهانی غلط بودن فکر پیشین ، این تجربه آنی تنگ بودن فکر پیشین ، این تجربه فریب خوردگی از یک خیالِ برانگیزنده ، این گمراه شدن در پی کردن یک نشان ، ارزشمندتر از برخورد مستقیم با حقیقت است.
انسان ، یک تجربه را میتواند در هزار عبارت بندی یا فکر غلط بگوید و همه این افکار ، با وجود غلط بودنشان ، با وجود دور افتادگیشان ، با وجود مسخ کنندگی آن تجربه در خودشان ، بدان میارزند که نوشته و گفته بشوند.
من در کتابهایم ، در پی آن نمیروم که « نظر خود را درباره یک موضوع » ، پس از تجزیه و تحلیل و مطالعه کافی ، بنویسم. ما با چنین روشی ، « تجربه اندیشیدن زنده متفکر » را در نمییابیم. ما « محصول نهائی تفکراتِ » او را در کتابش پیش خود مییابیم. »
منبع :
منوچهر جمالی ، بخشی از کتاب : قهقهه برقها – بوسه اهریمن ، انتشارات کورمالی ، لندن ، ۱۶ ژانویه ۱۹۹۲ اسپانیا. برگ ۷ از این کتاب را ببینید. برگرفته از وبگاه فرهنگشهر ، بخش کتابها.
نوشتههایِ مرتبط:
- « زندگی و معرفت و سیاست ، بازیست »
- موسیقیِ مردمِ جهان (۲) – برنده ی بازیِ باختن
- « رابطه زندگی و حقیقت »
- « دوام ملت ایران و سیمرغ گسترده پر »
- « در اصطلاحات دیگری ، سخن خود را گفتن »
- ای غایب از نظر به خدا میسپارمت – جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
- « گرفتن ، فقر نیست . نیافریدن ، فقر است . »
- کورمالی کردن در تاریکی (۴) – « جستن در تاریکی – خواستن در روشنائی »
- « ایرانی ، همیشه رند باقی خواهد ماند »
- « معرفتهای ملانصرالدینی »
- « معرفت ، سئوال است »
- « رند ، زیرک است ، نه زرنگ »
- « تنها ملّایِ خنده آور » [- ملّا نصرالدین ؟]
- « تجربههای دیو آسا »
- « با خرافات اندیشیدن »
- مسخ سازیهایِ علمی، مدرن، منطقی و روحانی .. ! (۰) – طرح مسئله
- « خود را به مسائل مالیدن » [!]
- یکی آزمایش کن از روزگار
- «گامى از اسطوره بـسـوى فـلـسـفـه : « ديالكتيكِ خيال و خرد »»
- کورمالی کردن در تاریکی (۳) – «آگاهی نیمروزی» ؟ در برابر «کورمالی در سحر و سپیده دم و پگاه و بامداد و نیمروز و غروب و سرشب و نیمه شب و خوابگاه» ؟
- دام حقیقت !
- کورمالی کردن در تاریکی (۲) – اصل بینش در فرهنگ ایران : جستجو در تاریکی
- سلب مرجعیت ازگذشته
- کورمالی کردن در تاریکی (۱)
- درباره کورمالی